به معنای واقعی این روزها سرنوشت من، او و شاید آنها که بعد از ما باشن، به من بستگی داره.
شنبه دوم دی ماه 1402، روز موعود و اولین و مهم ترین قدم برای رقم خوردن سرنوشتمه.
امیدوارم از پسش بربیام.
مامان منتظر این روز بود و ندیدش... امیدوارم بتونه بهم افتخار کنه.
چهارشنبه بیست و نهم آذر ۱۴۰۲ | 13:59 | پرتقالی |
روزهای پرتقالی دختری از جنس باران...برچسب : نویسنده : dmahya-rahye بازدید : 22
مامان... امشب واسمون دعا بخون... روزهای پرتقالی دختری از جنس باران...
برچسب : نویسنده : dmahya-rahye بازدید : 17
برچسب : نویسنده : dmahya-rahye بازدید : 50
بزرگ ترین کابوس تمام زندگیت که واقعی بشه دیگه از چی باید ترسید؟ و یا برای چی باید زندگی کرد؟
فردا میشه دو ماه
دو ماه.... یعنی 60 روز و در عین حال یعنی یک میلیون سال پیش....
یک میلیون سال پیش ... یا همون دو ماه پیش ....
مامان مرد...
و من هم.
چهارشنبه شانزدهم آذر ۱۴۰۱ | 19:22 | پرتقالی |
روزهای پرتقالی دختری از جنس باران...برچسب : نویسنده : dmahya-rahye بازدید : 55
حالم خوبه
به ثبات نسبی رسیدم
امید دارم واسه آینده در عین ناامیدی
شاید رفتم از اینجا و پا رو دلم گذاشتم.
این سرزمین تیکه تیکه اش تیکه های قلبمه
ولی شاید قلبم رو شکستم.
باید بین خودت و قلبت گاهی یکیو انتخاب کنی.
شنبه بیست و هفتم آذر ۱۴۰۰ | 4:57 | پرتقالی |
روزهای پرتقالی دختری از جنس باران...برچسب : نویسنده : dmahya-rahye بازدید : 66
برچسب : نویسنده : dmahya-rahye بازدید : 71
برچسب : نویسنده : dmahya-rahye بازدید : 87
های مرگ
چرا نگاه نمیکنی به من؟
های مرگ؟
راستی که تحمل این مرگ-زندگی بی نهایت سخت شده
کجایی ای مرهم؟
کجایی شجاعت؟
کجاست شهامتی که نجاتم بده؟
یا مرگی که؟!
کجاست رهایی ؟
کجاست مرگ؟
تا کی به آرزو؟
بیا .
مرگ
پنجشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۹ | 22:13 | پرتقالی |
روزهای پرتقالی دختری از جنس باران...برچسب : نویسنده : dmahya-rahye بازدید : 80
برچسب : نویسنده : dmahya-rahye بازدید : 74
برچسب : نویسنده : dmahya-rahye بازدید : 64